بسیاری پرداخت این دستمزد را در شرایطی که این برنامه احتمال به یقین، چنین بازگشت سرمایه ای را در پخش ندارد، غیرمتعارف خواندند. گلزار هم در واکنش به این خبر، بدون اینکه رقم دریافتی را تکذیب کند، خودش را به سکوت و استواری در مسیر هدفهایش فراخواند! ماجرا از این قرار است که چندی پیش پوریا ذوالفقاری، منتقد سینما در صفحه اینستاگرامش درباره دستمزد عجیب و غریب یک چهره سینمایی برای اجرای یک برنامه کم بازدید نوشت: «شنیدهام ۱۸ میلیارد تومان! «هفت خان» را چند نفر دیدهاند؟ شنیدهها میگوید کمبازدیدترین تولید پلتفرمهاست. نه برای مردم تماشا دارد و نه برای تولیدکننده بازدید اما برای مجریاش در این زمستان اقتصادی و در کوران توصیه مردم به مقاومت و صبر، ۱۸ میلیارد تومان دستمزد داشته که همان اول هم پرداخت شده تا مبادا این چکیدهترین ماست تاریخ هنر سرگرمی ما برنجد و لطف نکند به مردم و ننشیند جلو دوربین و مفتونمان نکند با هنرنماییاش!».
چگونگی منبع مالی پلتفرم
پرسش این است که یک برنامه مسابقهمحور ارائهشده در یک پلتفرم، چه درآمدی میتواند داشته باشد که فقط دستمزد مجری آن ۱۸ میلیارد تومان است؟ آیا مسابقه «هفت خان» مانند برنامه «برنده باش» تلویزیون است که به دلیل شک و شبه در شیوههایی درآمدزایی آن پخشش متوقف شد؟
مسابقه «هفت خان» در ۱۰۰ قسمت برای پخش اختصاصی از یک پلتفرم طراحی شده و انتشار آن از اوایل فروردین آغاز شده است. در این مسابقه شرکتکنندگان در حوزه اطلاعات عمومی با یکدیگر رقابت میکنند، اما طنز ماجرا اینجاست که جایزه برنده نهایی مسابقه ۱۰۰ میلیون تومان است؛ یعنی تقریباً نیم درصد دستمزد مجری! پلتفرمهای ارائه ویدیو یا (ih VOD) عمده درآمدشان از سه منبع اصلی است؛ ترافیک اینترنت، تبلیغات و تعداد کاربران. باید دید شکل درآمدزایی این مسابقه از این سه منبع چگونه است که دستمزد ۱۸ میلیاردی به مجریاش پرداخت کرده است.
گمان ورود پولهای مشکوک
پوریا ذوالفقاری، منتقد سینمایی درباره شبهاتی که در شفافسازی و اطلاعرسانی آمار بینندهها و درآمد حاصل از تولید چنین برنامههایی در پلتفرمهای داخلی وجود دارد، به خبرنگار ما میگوید: من مشکلی با دستمزدها ندارم و معتقدم اگر یک برنامه منتج به سوددهی شود، پرداخت چنین دستمزدهایی ارزش دارد، اما چنین نیست. تولید فیلم و سریال در خارج از کشور، شرایط مشخصی دارد و هزینه تمام شده تولیدات اعلام میشود؛ یعنی در خبرها گفته میشود که پروژه فلان میلیون دلاری فلان فیلمساز کلید خورد، میزان فروش هم شفاف و مشخص است.
او ادامه میدهد: اما آنچه در مورد تولیدات تصویری ما عجیب است اینکه آمار بازدیدها اعلام نمی شود و میگویند که مخاطبان فلان سریال، فلان درصد رشد داشته اند، در حالیکه تا آمار بازدیدها اعلام نشود، میزان درصد افزایش معنا ندارد. باید بدانیم که فلان سریال چقدر بازدید دارد و با پرداخت چنین دستمزدهایی، ساخت آن توجیه اقتصادی دارد یا نه. مشکل اینجاست که آمار بسیاری از برنامههای تولیدی شبکه نمایش خانگی اعلام نمی شود و جالب اینکه مرجع اعلام آمار بازدیدها هم روابط عمومی همان برنامهها هستند!
وی با اشاره به دستمزدهای بالای برخی از چهره های سینمایی یادآور میشود: چند اسم در حوزه سینما و تلویزیون هستند که هروقت هرجا بودند، بعدها خبرش درآمد که پولآلوده و مشکوکی وارد آن پروژه شده یا دستمزدهای غیرمتعارفی پرداخت شده است، بدون اینکه صاحب سرمایه نیازی به بازگشت پولش داشته باشد.
ذوالفقاری با اشاره به سابقه ورود پولهای مشکوک در فیلم سینمایی «ما همه با هم هستیم» و سریال شبکه نمایش خانگی «شهرزاد» خاطرنشان میکند: دوباره همان اسم ها و همان آدم ها برای پروژه های دیگر جمع میشوند که خودش شبهه برانگیز است. ضمن اینکه مسئولان و صاحبان سرمایه این برنامه ها حاضر به مصاحبه با رسانهها نیستند و در را روی مردم بسته اند. مبالغ عجیب و غریبی هم پشت پرده جابهجا میشود و گمان مشکوک بودن ورود پولهای آلوده را تقویت میکند؛ چون کیفیت تولیدات پایین است و احتمال بازگشت سرمایه هم بسیار کم.
سکوت سازمان سینمایی
این منتقد سینما و تلویزیون درباره اینکه چرا پیش از اینکه منابع مالی تولید سریالها و برنامههای شبکه نمایش خانگی شفاف شود، اجازه ساخت به آنها را میدهند؟ میگوید: در ۶ سال اخیر که بحث ورود پولهای مشکوک و آلوده به عرصه تولیدات فیلم و سریال جدی شده است، هیچ یک از مسئولان ارشاد درباره آن صحبت نکردند و تمام ماجرا را به دستگاه قضایی محول کردند. آقای انتظامی به عنوان رئیس سازمان سینمایی درباره واکسیناسیون، توییت میکند، ولی درباره اتفاقات مهم حوزه های تحت مدیریتش حرفی نمی زند. بهنظرم مدیران سازمان سینمایی و وزارت ارشاد نمیخواهند وارد این موضوع شوند؛ چون پشت پرده این پولها، جریانهای سالمی نیستند .
وی با بیان اینکه اساساً سازمان سینمایی نمی خواهد وارد چالشهای حوزه تولید فیلم و سریال شود، خاطرنشان میکند: امروز یک بحث جدی، بحث بدهکاری سینمادارها به صاحبان فیلم هاست، آقای انتظامی دراین باره اظهار نظر نمی کند، خب در چنین فضایی، هر کسی به خودش اجازه میدهد هر کاری بکند.
ذوالفقاری میگوید: آمار بازدید برنامه ها در شبکه نمایش خانگی مشخص است اما اعلام نمی کنند. ضمن اینکه در هیچ زمان و مکانی، فرمت سریال وابسته به چهره و سلبریتی نبوده است و سریال خوب وابسته به قصه است؛ چون جای خالی قصه را هیچ بازیگری نمی تواند پر کند. در کشور ما عجیب است که در ابتدا اسامی بازیگران سریال اعلام میشود و کار در چهار ماه کلید میخورد؛ یعنی زمان تولید فیلمها و سریالها دارد به هم نزدیک میشود. در هیچ جای دنیا، بازیگرها، حفرههای قصه را پر نمی کنند، اما صاحبان سرمایه در ایران، سلبریتی زده شدهاند.
او عنوان میکند: چرا این صاحبان سرمایه در کنار سریالهای گرانقیمت، خط تولید فیلمهای ارزان قیمت راه نمی اندازند تا بازخورد بگیرند. مثلاً با یک سوم دستمزدی که به آقای گلزار داده اند میشود سه فیلم ارزانقیمت تولید کرد و آن فیلم ها را فروخت. این ارقام میتوانست در دوران تعطیلی سینماها در بحران کرونا، فصل جدیدی را پیش روی سینمای ایران باز کند، ولی سبب شد گردن چند سلبریتی کلفت تر شود و حساب بانکی شان پرتر، در حالیکه اگر این بودجه را به دست دوتا آدم کاربلد میدادند، چند فیلم خوب از آن در میآمد.
نظر شما